بحوته

لغت نامه دهخدا

( بحوتة ) بحوتة. [ ب ُ ت َ ] ( ع مص ) ویژه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). ساده و بی آمیغ گردیدن. ( از ناظم الاطباء ). سادگی. بی آمیغی. صرفی. محضی. خلوص. نابی. ( یادداشت مؤلف ). از ماده بحت است بمعنی ساده و بی آمیغ گردیدن. ( از آنندراج ). محض و صرف و ویژه شدن. بحت گشتن. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس