دیکشنری
مترجم
بپرس
بحز
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بحز. [ ب َ ] ( ع مص ) راندن. به مشت زدن و دفع کردن به درشتی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
راندن به مشت زدن و دفع کردن به درشتی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها