بحریت
لغت نامه دهخدا
بحریة. [ ب َ ری ی َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بحر. دریائی. آنچه به دریا منسوب باشد.
- نیروی بحریه ؛ نیروی دریایی. قوای جنگی در دریا از قبیل ناو و ناوشکن و زیردریائی و اژدرافکن و امثال آن. آن وسایل و کشتی ها که در جنگهای دریایی بکار رود. اسطول. دریائیان. ( لغات مصوبه فرهنگستان ). || باد شمال. ( دزی ج 1 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید