[ویکی فقه] بحران دینی در غرب، مقوله ای جدی و قابل پیش بینی بوده است. که نتیجه افراط دین داری انحرافی در دوره قرون وسطی منجر به تفریط در دین داری بعد آن دوره تاکنون می باشد.
آغاز عصر جدید در غرب تحولی پدید آورد که بی شک از تاثیرگذارترین حوادث دوران محسوب می شود. تغییرات ناشی از رنسانس نه تنها در روند زندگی و پیشرفت های تکنولوژی، بلکه بر تفکرات و عقاید مردم زمان نیز تاثیری شگرف داشت. مسیحیت نیز که دین رایج در غرب به حساب می آمد از این تغییرات بی نصیب نماند.
اهداف کلیسا
قبل از آن دوران، پیروی از مسیحیت و حفاظت از عقاید گذشتگان بی هیچ چون و چرایی از اهداف مهم کلیسا بود. اما با اتفاقاتی که رخ داد تفکر افراد و بخصوص علمای پروتستان چنان دچار تحول شد که حتی در حقانیت مسیحیت دچار تردید شدند. هر چند در این بین عده ای همچنان بر سنت ها پای بند بوده و در برابر تفکراتی که در فکر مردم نفوذ کرده بود مقاومت می کردند، ولی با وجود این توفانی که وضعیت جدید ایجاد کرده بود چنان استوار و سریع پیش می رفت که حتی علمای کاتولیک هم قادر به کنترل آن نبودند.
تحولات فلسفی در دوره دکارت
چندی نگذشت که افکار جدید سئوالات و ابهاماتی را در بین مردم ایجاد کرد که نه تنها غیر دینی بلکه ضد دینی بودند. در ابتدای قرن ۱۹ متفکرانی ابراز وجود کردند که بیشتر آنان پروتستان بوده و به ادامه این روند کمک می کردند. در راس آنان دکارت بود که عصر جدید را بنا نهاد. او در دیدگاه خود نسبت به خدا، جهان، انسان و دیگر مسائل مورد بحث در آن زمان و بخصوص در فلسفه دگرگونی ایجاد کرد، به گونه ای که پس از او اکثر فلاسفه مهم مانند کانت پروتستان بودند.
آموزش فلسفه حقیقی
...
آغاز عصر جدید در غرب تحولی پدید آورد که بی شک از تاثیرگذارترین حوادث دوران محسوب می شود. تغییرات ناشی از رنسانس نه تنها در روند زندگی و پیشرفت های تکنولوژی، بلکه بر تفکرات و عقاید مردم زمان نیز تاثیری شگرف داشت. مسیحیت نیز که دین رایج در غرب به حساب می آمد از این تغییرات بی نصیب نماند.
اهداف کلیسا
قبل از آن دوران، پیروی از مسیحیت و حفاظت از عقاید گذشتگان بی هیچ چون و چرایی از اهداف مهم کلیسا بود. اما با اتفاقاتی که رخ داد تفکر افراد و بخصوص علمای پروتستان چنان دچار تحول شد که حتی در حقانیت مسیحیت دچار تردید شدند. هر چند در این بین عده ای همچنان بر سنت ها پای بند بوده و در برابر تفکراتی که در فکر مردم نفوذ کرده بود مقاومت می کردند، ولی با وجود این توفانی که وضعیت جدید ایجاد کرده بود چنان استوار و سریع پیش می رفت که حتی علمای کاتولیک هم قادر به کنترل آن نبودند.
تحولات فلسفی در دوره دکارت
چندی نگذشت که افکار جدید سئوالات و ابهاماتی را در بین مردم ایجاد کرد که نه تنها غیر دینی بلکه ضد دینی بودند. در ابتدای قرن ۱۹ متفکرانی ابراز وجود کردند که بیشتر آنان پروتستان بوده و به ادامه این روند کمک می کردند. در راس آنان دکارت بود که عصر جدید را بنا نهاد. او در دیدگاه خود نسبت به خدا، جهان، انسان و دیگر مسائل مورد بحث در آن زمان و بخصوص در فلسفه دگرگونی ایجاد کرد، به گونه ای که پس از او اکثر فلاسفه مهم مانند کانت پروتستان بودند.
آموزش فلسفه حقیقی
...
wikifeqh: بحران_دینی_در_غرب