بحران خطوط راه اهن

دانشنامه عمومی

بحران خطوط راه آهن. بحران خطوط راه آهن یک نمونه از نوعی حباب بازار سهام در بریتانیا در دهه ۱۸۴۰ است که یک الگوی عادی را دنبال می کرد: همین طور که قیمت سهام راه آهن افزایش یافت پول بیشتری توسط سفته بازان پرداخت شد تا زمانی که یک سقوط اجتناب ناپذیر رخ داد که در سال ۱۸۴۶ به اوج خود رسید، زمانی که قانونی در مجلس با ۲۷۲ رأی تصویب شد تا شرکت های راه آهن جدید راه اندازی شوند و در خواست ۹۵۰۰ مایل ( ۱۵۳۰۰ کیلومتر ) خط راه آهن جدید داده شد. حدود یک سوم از راه آهنهای مجاز هرگز ساخته نشد. شرکت همچنین به خاطر برنامه های ضعیف سقوط کرد ویا توسط یک شرکت رقیب بزرگتر که قبلاً خط راه آهن خود را ساخته بود، تحصیل شد ویا به یک شرکت جعلی برای جمع کردن پول سرمایه گذاران در یک کسب وکار دیگر تبدیل شد. همچنین بحران خطوط راه آهن سرانجام به یک ضربه در اقتصاد انگلیس در طولانی مدت تبدیل شد.
بریتانیا برای اولین بار راه آهن بین شهری مدرن را شناخت. خط لیورپول و منچستر ( The L& M ) در ۱۸۳۰ باز شد و ثابت کرد که موفقیت بالایی برای انتقال هم مسافران و هم بار دارد. در اواخر ۱۸۳۰ و اوایل ۱۸۴۰ حرکت اقتصاد بریتانیا کند شد. نرخ بهره صورتی نسبت به اوراق قرضه دولتی جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاری داشت. منبع اصلی سرمایه گذاری در آن زمان و شرایط سیاسی و ناآرامی اجتماعی، بانها و شرکت ها را از سرمایه گذاری عظیم که برای ساخت راه آهن احتیاج بود، منصرف کرد. هزینه ساخت The L& M، ۶۳۷۰۰۰$ معادل £۵۴٬۶۸۰٬۰۰۰ امروز است.
در اواسط دهه ۱۸۴۰، اقتصاد به صورت وسیعی پیشرفت کرد و صنایع کارخانه ای دوباره رشد کردند. بانک مرکزی انگلیس نرخ های بهره را کم کرد و در نتیجه سرمایه گذاری روی اوراق قرضه دولتی کمتر جذاب شد و سهام کمپانی های راه آهن موجود شروع به رشد کردند همان طور که حجم زیادی از مردم و محموله ها را جابه جا می کردند و مردم را به سرمایه گذاری در خطوط جدید راه آهن تشویق کردند. به طور قطع سرمایه گذاران بیشتری در کسب و کار بریتانیایی وجود داشتند. انقلاب صنعتی یک طبقه جدید متوسط زیادی را به طور چشمگیری ایجاد کرد. این در حالی بود که کسب و کارهای تازه تأسیس پرمخاطره بر روی تعداد کمی از بانک ها و صاحبان کسب وکار و طبقه ثروتمندان برای سرمایه گذاری، تکیه داشتند. در ۱۸۲۵ دولت لایحه حبابی ( bubble act ) را باطل کرد ( یک قانون بود که پارلمان بریتانیای کبیر بود که همه شرکت های سهامی را که توسط امتیاز خانواده سلطنتی مجاز دانسته نمی شدند، منع می کرد؛ بعد از آن فاجعه حباب دریای جنوب در ۱۷۲۰ رخ داد و محدودیت هایی در ترکیب کسب و کارهای پرمخاطره جدید قرار داده بود که مهم ترینش محدودیت هایی برای شرکت های سهامی مشترک قرار داده شد که می توانند حداکثر تا ۵ سرمایه گذار جداگانه داشته باشند. با این محدودیت های حذف شده هر کسی می توانست بر روی شرکت های جدید و خط راه آهنها که به طور چشمگیری از یک کسب و کار مخاطره آمیز با احتمال شکست ارتقاء داده می شدند، سرمایه گذاری کند. رسانه های جدید مانند روزنامه ها و ظهور بازار سرمایه جدید کار شرکت ها را راحت تر کرد تا خودرا توسعه دهند و ابزار را برای سرمایه گذاری عمومی همگان تأمین کنند. سهام می توانست با یک سپرده ۱۰ درصدی و با داشتن حق فراخوانی باقی مانده در هر لحظه، توسط شرکت راه آهن خریداری شود. شرکت های راه آهن به طور چشمگیری از یک کسب و کار ریسکی با احتمال شکست ارتقاء یافتند، به گونه ای که هزاران سرمایه گذار با درامدهای متوسط مقادیر زیادی از سهام شان را خریدند در حالیکه فقط قادر بودند مقدار سپرده اولیه را تأمین کنند. خانواده های زیادی همه پس اندازهای خودشان را در شرکت های راه آهن آینده دار سرمایه گذاری کردند و وقتی حباب فرو ریخت، خیلی از آن ها همه چیزشان را از دست دادند و شرکت ها برای مبالغ باقی مانده قابل پرداختشان فراخوانده شدند.
عکس بحران خطوط راه آهنعکس بحران خطوط راه آهن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس