بحر زنج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بحرالزَّنْج، در عرف مسلمانان، قسمت غربی اقیانوس هند (بحرالهند) که در ساحل شرقی افریقا از خلیج عدن، یعنی خلیج بربری، تا سُفالَه و ماداگاسکار ادامه دارد و دورترین نقطه ای است که مسلمانان می شناختند.
این نام از نامِ ساحل مجاور، که به بلاد زنج یا زنگبار شهرت دارد، گرفته شده است.
نام زنج به سیاهان بانتو، که از بربرها و حبشیان کاملاً متمایزند، اطلاق می شود.
زنج نامی است بسیار قدیمی که حتی بطلمیوس با آن آشنایی داشته است.
او از Z h g g i s a یا g g i z ¨ k r a Z i § a و کوسماس اندیکوپلوست از g g i o n ¨ i Z ¦ k a l d m e n o n e k e i © t o یاد می کند، ولی امروزه قرائت هرتسفلد در کتیبه ای از نرسی ساسانی «ژندافریک شاه» مورد قبول نیست.
این نام را مأخوذ از «زنگ» و «زنگی» فارسی (پهلوی زردشتی «زنگیک» به معنای سیاهپوست) دانسته اند، ولی شاید اصل محلی داشته باشد.
این نام امروزه بر جزیره زنگبار و بر یکی از شاخه های رود زامبزی که آن هم به نام زنگ است اطلاق می شود.
پیشینه
اطلاعاتی که مسلمانان درباره سواحل و دریای زنج داده اند بسیار محدود و بعضاً متناقض است.
ایشان از این دریا می ترسیدند و از آن اجتناب می کردند.
تنها جهانگردان مسلمانی که از آن عبور کرده اند مسعودی و ابن بطوطه اند و آن ها هم بیش تر درباره سرزمین و مردم آن بحث کرده اند و نه درباره خودِ دریا.
از نهنگ و شکار آن گاهی ذکری به میان می آید و جالب است که کلمه ای که برای نهنگ به کار می برند (فال یا اُوال) با واژه معمول در زبانهای اروپای شمالی شباهت دارد.
واضح است که به تصور مسلمانان، قسمتی از ساحل به صورتی ادامه می یافته که با واقع بکلی فرق دارد.
توماشک، نقشه ای از تصوراتی را که مسلمانان از این نواحی داشته اند بازسازی کرده است.
مارسل دویک نوشته های جغرافیدانان مسلمان را درباره دریا و سرزمین زنج جمع آوری کرده است.
دریانوردی در این قسمت از اقیانوس هند، تابع بادهای موسمی است که رفت و آمدهای دیرین میان جنوب عربستان و شمال غربی هند شمالی و سواحل شرقی افریقا مبتنی بر آن بوده است.
منابع
(۱) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ باربیه دمینارو پاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷.
(۲) حدودالعالم.

پیشنهاد کاربران

بپرس