بحثجات

لغت نامه دهخدا

بحثجات. [ ب َ ث َ ] ( ع اِ ) بلغت یونانی سرخ مرو ( سرخ مرز ) را گویند و آن را به تازی عصی الراعی خوانند و آن رستنی باشد سرخ به سیاهی مایل و تقطیرالبول را نافع است. ( برهان قاطع ) ( هفت قلزم ). چوبدستی شبان. ( ناظم الاطباء ). عصی الراعی است و بر شیاندار و نر شیاندارو و بطباط و جنجر و شبطباط و هوجوبه و هونفسیداس نیز گویند و به شیرازی کسته خوانند و به کرمانی سرخ مرز. ( اختیارات بدیعی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس