بحتری. [ ب ُ ت ُ ] ( اِخ ) ابوعباده.ولیدبن عبید طائی متوفی بسال 284 هَ. ق. او راست دیوانی معروف که ابوبکر صولی و علی بن حمزه اصفهانی آن را مرتب کرده اند، اولی بر حروف و دومی بر اقسام. او بسال 205 هَ. ق. در یکی از قراء منبج حلب تولد یافت و پس از تحصیل و کسب علوم به عراق مهاجرت کرد و مدتی در بغداد زیست و متوکل علی اﷲ خلیفه و فتح بن خاقان را مدح گفت ، پس به شام بازگشت. او پیشرفت خود را در نتیجه تشویق ابوتمام شاعر می دانسته است. بحتری دراواخر عمر به منبج بازگشت و در همانجا بسال 284 هَ. ق. درگذشت. برخی نیز مرگ او را در حلب دانسته اند. بعد از مرگش ، اشعار او را ابوبکر صولی جمعآوری نمود و بر طبق حروف هجائی مرتب ساخت. آثار او عبارت است از حماسه ای که برای فتح بن خاقان جمعآوری نموده و در آن اشعار پانصد شاعر را توان دید، و دیوان بحتری که بچاپ رسیده است. ( از معجم المطبوعات ). بحتری قصیده ای در مدح ایرانیان در باب مدائن دارد که بسیار فصیح و باشکوه است و ترجمه آن نیز هست و در امثال و حکم اصل قصیده و ترجمه آن نقل شده. ( امثال و حکم ص 1542 و 1677 ). و رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 139 و ج 3 ص 1138، و التفهیم ص 271، و ایران باستان پیرنیا ص 2559 و سبک شناسی بهار ج 3 ص 128 و فهرست اعلام العقد الفرید و ضحی الاسلام ص 199 و تتمه صوان الحکمة ص 105 و تاریخ بیهقی ص 273 و 615 وقاموس الاعلام ترکی و ابن خلکان ج 2 ص 308 و آثار الباقیه بیرونی ص 32 و الجماهر بیرونی ص 25، 40 ، 117، 120، 121، 153، 181 و فهرست اعلام خاندان نوبختی اقبال و مافروخی ص 11، 51 ، 56 ، 75، 81، 83 و 109و شدالازار ص 223 و تاریخ الخلفاء ص 233 و 250 و معجم الادباء ج 1 ص 19، 81 ، 153، 234، 273 ، 407 و المعرب جوالیقی ص 67 و 325 و ایران در زمان ساسانیان ص 275 و نزهةالقلوب ج 3 ص 44 و لباب الالباب ص 96 شود :
بخوان هر دو دیوان من تا ببینی
یکی گشته با عنصری بحتری را.
ناصرخسرو.
بحتری. [ ] ( اِخ ) ابن سهلب. نام مردی است از بست سیستان در حدود سال 128 هَ. ق. و رجوع به تاریخ سیستان ص 132 شود.
بحتری. [ ] ( اِخ ) ابن قبیصة. برادرزاده مهلب بن ابی صفره که فرمانروائی ایالت مرو یافت. و رجوع به تاریخ بیهق ص 85 شود.