بحالت موازنه دراوردن

مترادف ها

stabilize (فعل)
تثبیت کردن، استوار کردن، ثابت شدن، بحالت موازنه دراوردن، پایا ساختن، پایاسازی

poise (فعل)
بحالت موازنه دراوردن، ثابت واداشتن

فارسی به عربی

اتزان

پیشنهاد کاربران

بپرس