بجگان

لغت نامه دهخدا

بجگان. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان منوجان کهنوج جیرفت در 70 هزارگزی جنوب باختری کهنوج. سکنه آن 500 تن ، آب از چشمه. محصول آن خرما و مرکبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

بجگان، روستایی در دهستان بجگان بخش آسمینون شهرستان منوجان در استان کرمان ایران است. این روستا، مرکز دهستان بجگان است. [ ۱]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱٬۸۹۷ نفر ( ۵۷۴ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس بجگان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نوشته شده توسط : خلیل عزتی بجگان - یکم اسفند ماه 1395
بر اساس شواهد و تحقیقاتی که صورت گرفته و نقل قولی که از گذشتگان منعقد شده دهستان بجگان به لحاظ حاصلخیزی زمینهای کشاورزی و وجود آب فروان دارای باغات و نخلستانهای سرسبزی بوده که این منطقه را از سایر مناطق همجوار متمایز میکرد به همین دلیل بر اساس استثنا بودن آن در زمانهای قدیم از آن به عنوان گنجگان منطقه یادمیکردند و به مرور زمان بر پایه ی این نام تغییراتی در تلفظ آن صورت گرفته و تا اینک که در کلام و زبان محلی ساکنین آن با نام گجگون نام برده میشود ودر تلفظ ونگارش اداری و رسمی کشور با نام بجگان از آن یاد میشود
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس