[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
جنح (۳۴ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
بال. راغب گوید: جناح، بال پرنده است و نه پرندهای که به دو بالش پرواز میکند. و دو طرف شیء را دو جناح آن گویند مثل دو جناح کشتی، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان و فعل جنح در به معنی میل کردن است گویند: «جَنَحَتِ السَّفینَةُ» یعنی کشتی به یک طرف میل کرد. و گناهی که انسان را از حقّ مایل و کنار میکند جناح (به ضمّ اوّل) نامیده شده است (مفردات به اختصار). راجع به اصل کلمه آنچه نقل شد کافی است اینک به چند آیه نظر میافکنیم . 1- اگر کفّار به مسالمت میل کردند تو به آن میل و توکّل بر خدا کن. از کلیّت آیه شریفه استنباط میشود که در اسلام جنگ تعرّضی با کفّار نیست بلکه جنگ دفاعی است و هرگاه کفّار نیست بلکه جنگ دفاعی است و هرگاه کفّار به فکر همزیستی مسالمتآمیز باشند اسلام با آنهاکاری ندارد این مطلب در «قتال» بررسی خواهد شد. انشااللّه . 2- بال مذلّت را از مهربانی بر آن دو به خوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم کن . بچّه پرندگان وقتیکه پدر و مادرشان بلانه بازگشت و طعام آورد، بالهای خود را میخوابانند و حرکت میدهند و دهان خود را باز میکنند تا حسّ رحمت و مهربانی مادر تحریک شده تا به آنها دانه بدهد. گاهعی مادر از کثرت رحمت بالهای خود را میگشاید و میخواباند و بچّههای خود را زیر بالها میگیرد تا گرم و محفوظ شوند. آیه شریفه هردو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنی آن است: به پدر و مادر فروتنی و تواضع کن و خودت راکوچک نشان بده تا رحمت آنها را تحریک کنی، در این صورت «مِنَ الرَّحمَةِ» از پدر و مادر است و بنا بر احتمال دوّم مراد آنست که از آنها حمایت کن و آنها را زیر بال خودت بگیر و در این صورت «مِنَ الرَحْمَةِ» از جانب فرزند است. ولی بقرینه «مِنَ الذُلّه »احتمال اوّل بهتر و بلکه نزدیک به یقین است امّا به قرینه آیه ما قبل «اِمّآ یَبْلُغَنَّ عِنْدِکَ الْکَبِرَ اَحَدُ هُما اَوْ کِلا هُما» احتمال دوّم بهتر میباشد زیرا در صورت پیرمرد و پیر زن بودن پدر و مادر: احتیاج به حمایت فرزند بیشتر است . ولی در آیات احتمال دوّم حتمی است و رحمت از جانب رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم است 3- جناح به ملاحظه معنی اوّل به معنی دست، بازو، و زیر بغل، به کار رفته است، ضمّ به معنی جمع کردن است المیزان احتمال میدهد که مراد از جناح در آیه زیر بغل باشد یعنی :دستت را به زیر بغلت جمع کن تا سفید و بی علّت خارج شود در این صورت این آیه عبارت اخرای آیه خواهد بود. 4- درباره «وَاضْمُمَ اِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهبِ» احتمال بسیار دادهاند المیزان بعد از نقل احتمالات، احتمال میدهد که منظور آنست موسی برای خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نکند و این نظیر آنست که به حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم امر شد که برای مؤمنان متواضع باشد (رجوع به المیزان) . نگارنده احتمال میدهم مراد ان باشد که هر وقت رعبی و ترسی بر تو عارض شد دستت را بر سینهات بگذار چون این سخن بعد از این سخن دستور داده شده که به پیش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهراً توأم با ترس و لرز خواهد بود لذا امر شد چون او را خوفی فرا گیرد دست بر سینه خود گذارد. 5- «جناح» 25 بار در قرآن مجید آمده است و اصل آن چنانکه از راغب نقل شد میل از حق است و در آیات تقریباً با محذور و مسئولیت و گناه مرادف است مثلا: مراد آنست که بر شما محذوری و حرجی نیست که آنرا ننویسید. 6- . آیه شریفه از چند جهت قابل گفتگوست اوّل: آنکه ملائکه فرستادگان خدایند. بعضیها آن را منحصر بوحی کرده و گفتهاند: ملائکه فرستادگان خدایند. و خدا آنها را با وحی به سوی انبیاء میفرستند ولی اولا تمام ملائکه وحی آور نیستند حال آنکه «ملائکه» جمع محلّی به الف و لام است و افاده عموم میکند ثانیاً ملائکه مأموریتهای زیادی دارند و برای هر کارتکوینی و تشریعی از جانب خدا فرستاده میشود برای قبض روح، برای باران، برای نوشتن اعمال بندگان و تمثیت کارهای خارج از شمار . بعد از ملهم شدن به این مطلب دیدم المیزان نیز بر خلاف عدّهای آن را اعم گرفته و فرموده: موجبی بر این تخصیص نداریم. قرآن کلمه رسل را بر غیر آورندگان وحی اطلاق کرده مثل . دوّم: مراد از اجنحه (بالها) در آیه چیست؟ ملائکه دو دو، سه سه، چهارچهار، بال دارند یعنی چه؟ عدّه کثیری از مفسرین امثال طبرسی، فیض، زمخشری، بیضاوی، ابن کثیر، و غیره جناح را به معنی بال گرفته و گفتهاند: بعضی سه بال و بعضی چهار بال، بعضی سه بال و بعضی چهار بال دارند حتی زمخشری در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث کرده، یک احتمالش آنست که محلّ بال سوّم ما بین کتف ملک است. ولی توجّه نکرده که ملک جسم نیست کتف و میان دو کتف از کجا خواهد داشت . نظر المیزان آن است که وجود ملک مجهز است به نیروئیکه از آن استفاده پرنده از بالش بدان وسیله از آسمان به زمین به دستور خدا نازل میشود... و مجرد اطلاق لفظ لازم نگرفته که مانند پرنده بال مادّی داشته باشد. نگارنده احتمال نزدیک به یقین دارم که موضوع یک یا چند بال اشاره به مراتب قدرت و کار ملک است نه اینکه بال عادی و نه اینکه در نزول و عروج از نیروئی استفاده میکند مثل بال پرنده. گرچه آن در جای خود حق است. مثلا فرشته ایکه فقط یک شغل به او محوّل شده دارای یک جناح و ملکهای که دو کار بر او محول شده صاحب دو جناح است و هکذا و اینکه در مجمع البیان و صافی و کشّاف و غیره نقل شده رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم درشب معراج جبرئیل را دید که ششصد بال داشت ظاهراً اشاره به آن است که ششصد کار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصی هم و وزیر است و هم استاد دانشگاه و هم مدیر کارخانه و غیره، کارهای جبرئیل نیز چنین است و یا منظور تفاوت نیروهای ملائکه است علی هذا جناح در آیه به معنی طرف است. فرشته یک طرفی و دو طرفی و یا به معنی دست است فرشته یک دستی و دو دستی یعنی آنکه یک کار و یک مأموریت و آنکه دو کار و دو مأموریت وارد شده که مراد از آنها تعدد شغل یا تفاوت نیروهای آنهاست و اللّه العالم. سوّم: «یَزیدُ فی الْخَلْقِ ما یَشاءُ» علی الظاهر اشاره بر ملک و جناح آن است یعنی آنچه بخواهد از آفرینش زیاد میکند و بیشتر از چهار منصب میدهد که او بر هر چیز قادر است.
ب (۲۶۴۹ بار)
جنح (۳۴ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
بال. راغب گوید: جناح، بال پرنده است و نه پرندهای که به دو بالش پرواز میکند. و دو طرف شیء را دو جناح آن گویند مثل دو جناح کشتی، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان و فعل جنح در به معنی میل کردن است گویند: «جَنَحَتِ السَّفینَةُ» یعنی کشتی به یک طرف میل کرد. و گناهی که انسان را از حقّ مایل و کنار میکند جناح (به ضمّ اوّل) نامیده شده است (مفردات به اختصار). راجع به اصل کلمه آنچه نقل شد کافی است اینک به چند آیه نظر میافکنیم . 1- اگر کفّار به مسالمت میل کردند تو به آن میل و توکّل بر خدا کن. از کلیّت آیه شریفه استنباط میشود که در اسلام جنگ تعرّضی با کفّار نیست بلکه جنگ دفاعی است و هرگاه کفّار نیست بلکه جنگ دفاعی است و هرگاه کفّار به فکر همزیستی مسالمتآمیز باشند اسلام با آنهاکاری ندارد این مطلب در «قتال» بررسی خواهد شد. انشااللّه . 2- بال مذلّت را از مهربانی بر آن دو به خوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم کن . بچّه پرندگان وقتیکه پدر و مادرشان بلانه بازگشت و طعام آورد، بالهای خود را میخوابانند و حرکت میدهند و دهان خود را باز میکنند تا حسّ رحمت و مهربانی مادر تحریک شده تا به آنها دانه بدهد. گاهعی مادر از کثرت رحمت بالهای خود را میگشاید و میخواباند و بچّههای خود را زیر بالها میگیرد تا گرم و محفوظ شوند. آیه شریفه هردو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنی آن است: به پدر و مادر فروتنی و تواضع کن و خودت راکوچک نشان بده تا رحمت آنها را تحریک کنی، در این صورت «مِنَ الرَّحمَةِ» از پدر و مادر است و بنا بر احتمال دوّم مراد آنست که از آنها حمایت کن و آنها را زیر بال خودت بگیر و در این صورت «مِنَ الرَحْمَةِ» از جانب فرزند است. ولی بقرینه «مِنَ الذُلّه »احتمال اوّل بهتر و بلکه نزدیک به یقین است امّا به قرینه آیه ما قبل «اِمّآ یَبْلُغَنَّ عِنْدِکَ الْکَبِرَ اَحَدُ هُما اَوْ کِلا هُما» احتمال دوّم بهتر میباشد زیرا در صورت پیرمرد و پیر زن بودن پدر و مادر: احتیاج به حمایت فرزند بیشتر است . ولی در آیات احتمال دوّم حتمی است و رحمت از جانب رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم است 3- جناح به ملاحظه معنی اوّل به معنی دست، بازو، و زیر بغل، به کار رفته است، ضمّ به معنی جمع کردن است المیزان احتمال میدهد که مراد از جناح در آیه زیر بغل باشد یعنی :دستت را به زیر بغلت جمع کن تا سفید و بی علّت خارج شود در این صورت این آیه عبارت اخرای آیه خواهد بود. 4- درباره «وَاضْمُمَ اِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهبِ» احتمال بسیار دادهاند المیزان بعد از نقل احتمالات، احتمال میدهد که منظور آنست موسی برای خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نکند و این نظیر آنست که به حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم امر شد که برای مؤمنان متواضع باشد (رجوع به المیزان) . نگارنده احتمال میدهم مراد ان باشد که هر وقت رعبی و ترسی بر تو عارض شد دستت را بر سینهات بگذار چون این سخن بعد از این سخن دستور داده شده که به پیش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهراً توأم با ترس و لرز خواهد بود لذا امر شد چون او را خوفی فرا گیرد دست بر سینه خود گذارد. 5- «جناح» 25 بار در قرآن مجید آمده است و اصل آن چنانکه از راغب نقل شد میل از حق است و در آیات تقریباً با محذور و مسئولیت و گناه مرادف است مثلا: مراد آنست که بر شما محذوری و حرجی نیست که آنرا ننویسید. 6- . آیه شریفه از چند جهت قابل گفتگوست اوّل: آنکه ملائکه فرستادگان خدایند. بعضیها آن را منحصر بوحی کرده و گفتهاند: ملائکه فرستادگان خدایند. و خدا آنها را با وحی به سوی انبیاء میفرستند ولی اولا تمام ملائکه وحی آور نیستند حال آنکه «ملائکه» جمع محلّی به الف و لام است و افاده عموم میکند ثانیاً ملائکه مأموریتهای زیادی دارند و برای هر کارتکوینی و تشریعی از جانب خدا فرستاده میشود برای قبض روح، برای باران، برای نوشتن اعمال بندگان و تمثیت کارهای خارج از شمار . بعد از ملهم شدن به این مطلب دیدم المیزان نیز بر خلاف عدّهای آن را اعم گرفته و فرموده: موجبی بر این تخصیص نداریم. قرآن کلمه رسل را بر غیر آورندگان وحی اطلاق کرده مثل . دوّم: مراد از اجنحه (بالها) در آیه چیست؟ ملائکه دو دو، سه سه، چهارچهار، بال دارند یعنی چه؟ عدّه کثیری از مفسرین امثال طبرسی، فیض، زمخشری، بیضاوی، ابن کثیر، و غیره جناح را به معنی بال گرفته و گفتهاند: بعضی سه بال و بعضی چهار بال، بعضی سه بال و بعضی چهار بال دارند حتی زمخشری در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث کرده، یک احتمالش آنست که محلّ بال سوّم ما بین کتف ملک است. ولی توجّه نکرده که ملک جسم نیست کتف و میان دو کتف از کجا خواهد داشت . نظر المیزان آن است که وجود ملک مجهز است به نیروئیکه از آن استفاده پرنده از بالش بدان وسیله از آسمان به زمین به دستور خدا نازل میشود... و مجرد اطلاق لفظ لازم نگرفته که مانند پرنده بال مادّی داشته باشد. نگارنده احتمال نزدیک به یقین دارم که موضوع یک یا چند بال اشاره به مراتب قدرت و کار ملک است نه اینکه بال عادی و نه اینکه در نزول و عروج از نیروئی استفاده میکند مثل بال پرنده. گرچه آن در جای خود حق است. مثلا فرشته ایکه فقط یک شغل به او محوّل شده دارای یک جناح و ملکهای که دو کار بر او محول شده صاحب دو جناح است و هکذا و اینکه در مجمع البیان و صافی و کشّاف و غیره نقل شده رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم درشب معراج جبرئیل را دید که ششصد بال داشت ظاهراً اشاره به آن است که ششصد کار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصی هم و وزیر است و هم استاد دانشگاه و هم مدیر کارخانه و غیره، کارهای جبرئیل نیز چنین است و یا منظور تفاوت نیروهای ملائکه است علی هذا جناح در آیه به معنی طرف است. فرشته یک طرفی و دو طرفی و یا به معنی دست است فرشته یک دستی و دو دستی یعنی آنکه یک کار و یک مأموریت و آنکه دو کار و دو مأموریت وارد شده که مراد از آنها تعدد شغل یا تفاوت نیروهای آنهاست و اللّه العالم. سوّم: «یَزیدُ فی الْخَلْقِ ما یَشاءُ» علی الظاهر اشاره بر ملک و جناح آن است یعنی آنچه بخواهد از آفرینش زیاد میکند و بیشتر از چهار منصب میدهد که او بر هر چیز قادر است.
wikialkb: بِجَنَاحَیْه