بجای داشتن

لغت نامه دهخدا

بجای داشتن. [ ب ِ ت َ ]( مص مرکب ) باقی گذاشتن. نگه داشتن : چون به بلوغیت رسید شیث وفات یافت و انوش دین پدر بجای داشت. ( قصص الانبیاء ص 29 ). || بموقع نهادن.

فرهنگ فارسی

باقی گذاشتن نگهداشتن .

پیشنهاد کاربران

بپرس