بجاء رسیدن

لغت نامه دهخدا

بجاء رسیدن. [ ب ِ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) به جای رسیدن. || بموقع رسیدن. || به حد مردان رسیدن. بالغ شدن : چون فرزند امیرالمؤمنین بجاء ( بجای ) رسد، این عهده [ که هارون را بخلع خود بازدارم ] بر من. ( مجمل التواریخ والقصص ).

پیشنهاد کاربران

بپرس