بثغ. [ ب َ ث َ ] ( ع مص ) پدید آمدن خون در سراسر تن. ( از اقرب الموارد ).سرخ و سطبر گشتن اندام از غلبه خون. ( ناظم الاطباء ). و اگر این حالات مخصوص به لب باشد بثع است با عین مهمله. ( از منتهی الارب ) .