بِتیار ( مجاری: Betyár ) به راهزنان، دزدان سرگردنه و فراریان سوارکار قرن ۱۸ – ۱۹ در
مجارستان اطلاق می شود. واژهٔ بتیار از نام ایرانی بیکار مشتق شده که از طریق
زبان ترکی عثمانی وارد زبان
مجاری شده است.
بتیار
وام واژه صربی کرواتی است که از ترکی عثمانی و در اصل از واژهٔ بیکار فارسی با همان معنا مشتق شده است. در قدیم این عنوان برای کارگر فصلی، خانه دار، خانه به دوش، خدمتکار، برزگر یا حتی فرزندخوانده نیز به کار می رفته است. [ ۱] [ ۲]
نظر عمومی و مطبوعاتی نسبت به بتیارها تا دهه ۱۸۳۰ به وضوح منفی بود ولی پس از آن بسیاری از آنان به قهرمانان عامیانه تبدیل شدند. همین روند بر اساس مطالعاتی که
اریک هابسبام مورخ انگلیسی انجام داده در سایر نقاط جهان نیز روی داده است. از دیدگاه وی چنین جنایتکاران اخراج شده از جامعه غالباً تبدیل به نمادی از جنبش های سیاسی همچون
انقلاب ۱۸۴۸ مجارستان شده اند که برای مردم عادلانه جنگیده اند. [ ۳] از قرن هجدهم، تصنیفها، آوازها و داستان های دهان به دهان گشته، افسانه ها و عاشقانه های مرتبط با زندگی بتیارها در
مجله های زرد نفوذ کرد و نمایشنامه هایی نیز دربارهٔ آنها نوشته شد. [ ۴]
چندین تن از بتیارها در اذهان عمومی به چهرهٔ افسانه ای همانند
رابین هود تبدیل شده اند. از معروف ترین این قانون شکنان شاندور روژا و مارتسی زولد هر دو از دشت بزرگ مجارستان، یوشکا شوبری از
فرادانوب و مارتون ویدروتسکی از ماترا بودند. [ ۴] از بتیارهای دورهٔ مدرن می توان به
آتیلا آمبروش معروف به دزد ویسکی اشاره کرد که کتاب و
فیلمی از زندگی او منتشر شده است. [ ۵] [ ۶]
↑ Ferkó Milfajt ↑ Jóska Sobri