بتوع. [ ب ُ ] ( ع مص ) منقطع گردیدن از چیزی یا کسی. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || فروماندن در راه. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || دوردست رفتن : بتوع در ارض ؛ دوردست رفتن در آن. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).