بتوسط

لغت نامه دهخدا

بتوسط. [ ب ِ ت َ وَس ْ س ُ ] ( مرکب ) بواسطه ٔ. به میانجی گری. ( ناظم الاطباء ). به وسیله ٔ. به کمک. و رجوع به توسط شود.

فرهنگ فارسی

بواسطه بمیانجیگری

مترادف ها

by (حرف اضافه)
از، با، نزدیک، پهلوی، بواسطه، توسط، بوسیله، بدست، بتوسط، از کنار، از پهلوی

فارسی به عربی

من قبل

پیشنهاد کاربران

بپرس