بِتازَد -
واژه اوستایی و پهلوی: دِوارَد
از واژه اوستایی نیزدُواریتی ( nižduuaraiti ) در تیشتریشت، کرده ششم، بند بیست و یکم گرفته شده است!
دِوار: duuar ، dvar - رفتن، حرکت کردن، روانه شدن، راهی شدن
... [مشاهده متن کامل]
اَد: در آخر گونه های مفرد میاد، مانند: رود، کند، آید، شود و. . .
معنی: تاخت و تاز کند، جولان دهد، حمله ور شود، یورش برد، به سوی او بدود
واژه اوستایی و پهلوی: دِوارَد
از واژه اوستایی نیزدُواریتی ( nižduuaraiti ) در تیشتریشت، کرده ششم، بند بیست و یکم گرفته شده است!
دِوار: duuar ، dvar - رفتن، حرکت کردن، روانه شدن، راهی شدن
... [مشاهده متن کامل]
اَد: در آخر گونه های مفرد میاد، مانند: رود، کند، آید، شود و. . .
معنی: تاخت و تاز کند، جولان دهد، حمله ور شود، یورش برد، به سوی او بدود
معنی:حرکت دهد
دویدن ، بدو
به سرعت برود
بدود
دویدن
بدود
فرار کند
فرار کند
بتازد
مترادف=بدود
مترادف= دویدن
مترادف=بدود
مترادف= دویدن