بتاسانیدن.[ ب ِ دَ ] ( مص ) ترسانیدن. ( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ). تاسانیدن. شوک دادن. || بچه را بگریه واگذاشتن چندانکه بیحال شود. رجوع به بتاسیدن شود.
فرهنگ فارسی
ترسانیدن تاسانیدن
پیشنهاد کاربران
ترساندن بیم دادن اندرز دادن که بتاسانید او را ظالمی بر بهانهٔ مسجد او بد سالمی ✏ �مولانا�