بتکندن. [ ب ِ ک َ دَ ] ( مص ) از غایت سیری میل به طعام نکردن و چیزی نخوردن. ( برهان قاطع ). سرباز زدن از طعام از غایت سیری. ( فرهنگ رشیدی ). نفرت داشتن از طعام. ( ناظم الاطباء ). || آزار یافتن از بدهضمی طعام و تهوع داشتن. ( ناظم الاطباء ).