بت چهره. [ ب ُ چ ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) که صورت چون بت دارد. بت روی. خوبروی. زیبا : او تکیه زده بر چمن باغ و پیش اوآزادگان نشسته و بت چهرگان بپای.فرخی.بت چهرگان چابک چونانکه زلفشان باشد همیشه بر سمن ساده مشکسای.فرخی.