بایرون جورج گوردون

دانشنامه آزاد فارسی


بایْرون، جورج گوردون (۱۷۸۸ـ۱۸۲۴)(Byron, George Gordon)
بایْرون، جورج گوردون
شاعر انگلیسی. در قرن ۱۹، نماد جنبش رمانتیک و لیبرالیسم سیاسی در سرتاسر اروپا بود. دو قطعۀ اول چایلد هارولد (۱۸۱۲) مایۀ شهرتش شد. زندانی شیلون(۱۸۱۶)، بپو (۱۸۱۸)، مازِپا (۱۸۱۹)، و معروف تر از همه، منظومۀ طنز دون ژوان (۱۸۱۹ـ۱۸۲۴) ازجمله آثار بعدی اوست. در ۱۸۱۶ انگلستان را ترک کرد و بیشتر عمر خود را در ایتالیا گذراند. بایرون در لندن به دنیا آمد و در هارو و دانشگاه کیمبریج درس خواند. در ۱۸۰۷ اولین جلد از ساعات بطالت را منتشر کرد و در شعرای انگلیسی و نقادان اسکاتلندی (۱۸۰۹) به منتقدان اثرش حمله کرد. چاپ دو قطعۀ اول چایلد هارولد، که توصیفی رمانتیک از سیاحتش در پرتغال، اسپانیا، و منطقۀ بالکان است (سومین قطعه ۱۸۱۶، چهارمین قطعه ۱۸۱۸)، بلافاصله او را به شهرت رساند. در ۱۸۱۵ با آن میلبنک (۱۷۹۲ـ۱۸۶۰)، ریاضی دان، ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام اوگوستا آدا بایرونشد. کمی پس از تولّد اوگوستا، آن دو در بحبوحۀ یک رسوایی بزرگ از یکدیگر جدا شدند. سپس به اروپا رفت و با پرسی و مری شلی آشنا شد. بایرون به جنبش انقلابی ایتالیا پیوست و در ۱۸۲۳ برای شرکت در مبارزات استقلال یونان به این کشور رفت، اما در میسولونگی از تب درگذشت. اشعار غنایی و نامه هایش که لحنی محاوره ای دارند (و اولین بار در ۱۸۳۰ به چاپ رسیدند) نیز معروف است. قدرت شعرسرایی بایرون در اشعار رمانتیک و نمایش حالات درونی او کاملاً مشهود است که به همراه رویدادهای واقعی زندگی اش به ایجاد مفهوم قهرمان بایرونی کمک کرده اند. اما موفقیتش را بیشتر مرهون اشعار غنایی اش نظیر «پس دیگر به گردش نمی رویم»، طنز عالیبصیرت قضاوت (۱۸۲۲ـ۱۸۲۳)، و طنز ناتمام دون ژوان است. در این شعر بود که سبکش به درجۀ کمال رسید و به سبکی روان، فخیم، و با طنزی کُشنده بدل شد. رذالت بشری را به باد انتقاد می گرفت، اما همیشه چشمی بر جنبۀ مضحک آن نیز داشت. در ۱۷۹۸ عنوان بارون یافت.

پیشنهاد کاربران

بپرس