باکی

لغت نامه دهخدا

باکی. ( ع ص ) باک. نعت فاعلی از بکی و بُکاء. گرینده از اندوه چنانکه اشک جاری شود. ج ، بُکاة. ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). گریه کننده. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گرینده. ( مهذب الاسماء ). آنکه بر کسی ستایش گویان گریه کند. ( ناظم الاطباء ). گریان باآواز. ( یادداشت مؤلف ). ج ، بُکَّی. ( ناظم الاطباء ). و نیز رجوع به بُکا و باک شود.

فرهنگ فارسی

یکی از دریا های هفتگانه قدما که باب المندب باب البکائ و عویل منتهی می شود . آنرا باختلاف [ بحر سوف ] [ بحر آساف ] [ بحر قلزم ] و [ بحر احمر ] پنداشته اند .امروزه غالبا همین اخیر را صحیح میدانند ولی عرب قدیم آنرا نمی شناخت بلکه بحر قلزم و بحر سوف یا بحر آساف را شناخته بود .
گریه کننده، بکاه جمع
( اسم ) گریه کننده جمع : بکاه

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) گریه کننده ، ج . بکاة .

فرهنگ عمید

گریه کننده.

دانشنامه عمومی

باکی (استان اوپوله). باکی ( به لهستانی: Bąki ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در گمینا دوبروجنگ واقع شده است. [ ۱]
عکس باکی (استان اوپوله)

باکی (شاعر). باکی ( باقی ) ( ۱۵۲۶ - ۱۶۰۰ ) تخلص شاعر ترک عثمانی محمود عبدالباکی ( محمود عبدالباقی ) بود. باکی یکی از بزرگترین مشارکت کنندگان ادبیات ترکیه محسوب می شود و به عنوان Sultânüş - şuarâ ( سلطان شاعران ) در ترکیه شناخته می شود.
باکی در خانواده ای فقیر در قسطنطنیه متولد شد، پدرش در مسجد فاتح، اذان گو بود. پدر و مادر باکی او را برای شاگردی به کارگاه افسار و دهنه سازی فرستاده بودند اما او عموماً از کار در می رفت و به کلاس های مدرسه اسلامی که در آن نزدیکی بود می رفت. به همین دلیل، در نهایت خانواده به او اجازه داد که وارد این کلاس ها شود. باکی دانش آموز خوبی بود و سر کلاس بسیاری از مدرسان معروف زمان شرکت کرد. در همین دوران مدرسه بود که استعداد او در شعر شروع به رشد و شکوفایی کرد. بعد از دوران مدرسه او مدتی به تدریس پرداخت و تعدادی نیز منصب از جمله قضاوت را عهده دار شد. باکی در سال ۱۶۰۰ در استانبول مرد.
باکی همواره به دربار عثمانی، به ویژه در زمان سلطنت سلیمان اول که روابط نزدیکی با او داشت، بسیار نزدیک بود. در دوره سلطنت های بعدی یعنی سلیم دوم و مراد سوم، نیز وی نزدیکی خود به دربار را حفظ کرد و بعضی امور ایالتی را برعهده داشت. او در این دوران توجه و علاقه زیادی هم از طرف عموم و هم از دربار به دست آورد.
باکی در دوران صدر عثمانی زندگی می کرد و همین امر نیز بر روی شعر او تاثیر به سزایی گذاشت. موضوع اصلی اشعار او عشق، شور زندگی و طبیعت بودند. با اینکه هیچ تاثیری از صوفی گری ( به مانند دیگر شعرای عثمانی ) در اشعار وی دیده نمی شود اما مفهوم عشق در شعرهای او از مفهوم صوفیانه آن کاملاً مجزا نیست.
باکی در طول حیات خود تعداد نسبتاً اندکی اثر از خود به جای گذاشت. یکی از مشهورترین آثار او مرثیه ﺣﻀرت سلیمان خان است که از مشهورترین سوگواره های ادبیات ترکیه است.
عکس باکی (شاعر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

“باکی ندارد”
می شود “عیبی ندارد” ( ولی عیب عربی است )
یا درست تر بخواهید می شود “ترسی ندارد”
چون باک همان بیم، ترس، نگرانی، یا هراس می شود.
فرق ناشتن یا پروا نداشتن
باکی یعنی فرق ندارد یا پروا ندارد
مثلااگر از شخصی دیگر بخواهیم که در این کار با ما همکاری کند باکی ندارد

بپرس