باکرو
لغت نامه دهخدا
باکرو. ( اِخ ) ( ... دوم ) نام پسر باکرو پادشاه خسرون. این شخص پس از پدر به تخت نشست و 20سال سلطنت کرد. او همنام پدرش بود. گویا در اواخر سلطنت گرفتار یکنفر مدعی ماآنو نام گردیده و مجبور شده حکومت را با او تقسیم کند. بجای ماآنو، آبگارفیگا قرار گرفت و پس از دوسال باکرو را کشت و خود بتنهایی زمامدار خسرون گشت. ( از ایران باستان ج 3 ص 2630 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید