باوراندن

لغت نامه دهخدا

باوراندن. [ وَ دَ ] ( مص جعلی ) پذیرفتانیدن. قبولانیدن. به باور داشتن. قبولاندن. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس