بانگداران. ( ق مرکب ) درحال بانگ زدن. بانگ زنان. در حال داشتن بانگ و فریاد: ایشان [ قوم لوط ] بانگداران از سرای او[ لوط ] بیرون آمدند. ( تفسیر ابوالفتوح ج 3 ص 89 ).