بانگ برکشیدن

لغت نامه دهخدا

بانگ برکشیدن. [ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فریاد زدن. بانگ بلند کردن. فریاد کردن :
من بانگ برکشیدم و گفتم که ای دریغ
اسلامیان به کعبه و ما در کلیسیا.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

فریاد زدن بانگ بلند کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس