دیکشنری
مترجم
بپرس
بانکداری کردن
دنبال کنید
مترادف ها
bank
(فعل)
روی هم انباشتن، در بانک گذاشتن، کپه کردن، بلند شدن بطور متراکم، بانکداری کردن
فارسی به عربی
مصرف
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها