بانوی شالوت ( به انگلیسی: The Lady of Shalott ) نام شعری رمانتیک از آلفرد تنی سون[ ۱] ( ۱۸۰۹ - ۱۸۹۲ ) است. این شعر الهام گرفته از داستانی از مجموعهٔ بزرگ افسانه های شاه آرتور است که دورهٔ قرون وسطی ( قرن ششم تا قرن شانزدهم ) در میان مردم نقل می شد.
این شعر طولانی که از افسانهٔ اِلنِ آستلات[ ۲] ( قرن سیزدهم ) الهام گرفته است، داستان بانوی جوانی است که در قلعه ای در جزیرهٔ شالوت در نزدیکی شهر کاملوت[ ۳] ( مرکز حکومت شاه آرتور ) زندگی می کند.
این بانو طلسم شده است، به طوری که نمی تواند دنیای بیرون را به طور مستقیم نگاه کند. او هر روز از طریق آینه ای که در مقابل پنجره ای در بالای برج قرار دارد به دنیای بیرون می نگرد و آنچه را که می بیند بر روی قالیچه ای می بافد. در یک روز پاییزی، او تصویر شوالیه لانسلو[ ۴] را در آینه می بیند و چنان جذب او می شود که با وجود آگاهی از طلسم، از پنجره به طور مستقیم به او نگاه می کند. آنگاه است که آینه می شکند، باد قالیچه را به هوا بلند می کند و بانوی شالوت شدت و نیروی طلسم را احساس می کند. او در طوفانی شدید قلعه اش را ترک می کند، قایقی را می یابد و نامش را بر روی آن حک می کند، بر آن می نشیند و سرود مرگش را زمزمه می کند. چندی بعد مردم کاملوت جنازهٔ او را در قایق می یابند و هنگامی که از هویت او آگاه می شوند اظهار تأسف می کنند. در همین حین لانسلو به قایق نزدیک می شود، او به می نگرد، اظهار می دارد که او صورت زیبایی داشت و برای او از خدا آمرزش می خواهد.
این شعر طولانی که از افسانهٔ اِلنِ آستلات[ ۲] ( قرن سیزدهم ) الهام گرفته است، داستان بانوی جوانی است که در قلعه ای در جزیرهٔ شالوت در نزدیکی شهر کاملوت[ ۳] ( مرکز حکومت شاه آرتور ) زندگی می کند.
این بانو طلسم شده است، به طوری که نمی تواند دنیای بیرون را به طور مستقیم نگاه کند. او هر روز از طریق آینه ای که در مقابل پنجره ای در بالای برج قرار دارد به دنیای بیرون می نگرد و آنچه را که می بیند بر روی قالیچه ای می بافد. در یک روز پاییزی، او تصویر شوالیه لانسلو[ ۴] را در آینه می بیند و چنان جذب او می شود که با وجود آگاهی از طلسم، از پنجره به طور مستقیم به او نگاه می کند. آنگاه است که آینه می شکند، باد قالیچه را به هوا بلند می کند و بانوی شالوت شدت و نیروی طلسم را احساس می کند. او در طوفانی شدید قلعه اش را ترک می کند، قایقی را می یابد و نامش را بر روی آن حک می کند، بر آن می نشیند و سرود مرگش را زمزمه می کند. چندی بعد مردم کاملوت جنازهٔ او را در قایق می یابند و هنگامی که از هویت او آگاه می شوند اظهار تأسف می کنند. در همین حین لانسلو به قایق نزدیک می شود، او به می نگرد، اظهار می دارد که او صورت زیبایی داشت و برای او از خدا آمرزش می خواهد.
wiki: بانوی شالوت
بانوی شالوت (نقاشی). بانوی شالوت ( انگلیسی: The Lady of Shalott ) یک نقاشی رنگ روغن از جان ویلیام واترهاوس است که سال ۱۸۸۸ کشیده شد و اکنون در موزه تیت بریتانیا نگهداری می شود. این نقاشی پایان شعری به همین نام از آلفرد تنیسون را به تصویر می کشد. واترهاوس سه نسخهٔ متفاوت از این شخصیت را در سال های ۱۸۸۸، ۱۸۹۴ و ۱۹۱۵ کشید. این نقاشی از مشهورترین آثار اوست و در آفریدن آن به لحاظ سبکی از شیوهٔ پیشارافائلی ها بهره گرفته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: بانوی شالوت (نقاشی)