بانوی

لغت نامه دهخدا

بانوی. ( اِ )بانو. رجوع به بانو شود. || معشوقه. ( لغت نامه اسدی ).

بانوی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بانه است و بانه از محال کردستان است.

فرهنگ فارسی

منسوب به بانه

پیشنهاد کاربران

بانو ؛ مرتبط با کلمه ی بینایی به معنی از بالا دیدن و محافظت از بالا جهت اشراف داشتن بر امور
در لهجه کردهای ایلام کرمانشاه و سنندج به درب قابلمه بان گفته می شود.
کلمه ی بان به عنوان یک پسوند در کلمات استفاده می شود مانند دروازه بان نگهبان کدبانو خانه بان
...
[مشاهده متن کامل]

شهر بانه هم چون به لحاظ ارتفاع، مشرف بر دیگر مناطق بوده از کلمه ی بان برای این شهر استفاده شده است.