بامهر
مترادف بامهر: بامحبت، رئوف، عطوف، مهربان
متضاد بامهر: بی عاطفه، بی مهر، سرد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
بامهر. [ م ِ ] ( اِخ ) قریه ای است در راه طبرستان که تا ری یک منزل فاصله دارد. ( از معجم البلدان ) ( مرآت البلدان ص 161 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید