باملاحت

لغت نامه دهخدا

باملاحت. [ م َ ح َ ] ( ص مرکب ) که ملاحت دارد. نمکین. نمک دار. بانمک. || خوش سخن. طیبت گوی. ملیح.

پیشنهاد کاربران

بپرس