بامعرفت

/bAma~refat/

مترادف بامعرفت: باکمال، عالم، فرهیخته، آداب دان، جوانمرد

متضاد بامعرفت: بی فضیلت، بی معرفت

معنی انگلیسی:
sophisticated

لغت نامه دهخدا

بامعرفت. [ م َ رِ ف َ ] ( ص مرکب ) که معرفت دارد. || در اصطلاح عوام و بخصوص داش مشتی ها آنکه حقوق و مراسم فتوت و جوانمردی را رعایت کند. لوطی و داش مشتی عارف و واقف به آئین جوانمردی. و رجوع به معرفت شود.

فرهنگ فارسی

دارای معرفت

پیشنهاد کاربران

با اینکه هیچ انسانی کامل نیست تعریف بامعرفت
بی انتهاست بامعرفت یعنی رسیدن به گاهی کامل وکمال در همه مسائل دنیوی ودیدگاه واقع گرانه وصحیح وتکامل داشتن به اینکه غیبت دروغ حسادت دزدی ظلم وهمه صفات بد بینهایت ییهودگی است رسیدن به درجه انسان عادل.
خودت را جای او بگذاری و درکش کنی
بامعرفت یعنی کسی ک درکت کنه تو شرایط سخت وگرنه روزی های خوب خوبه درک کردن نمیخواد
یعنی پشتش باشی
بامعرفت معنا و مفهومش تو کلمات نمیگنجنه، و اگر بخوایم با کلمات دیگه کلمه ی معرفت رو بیان کنیم میشه = کسی که رفیقه ، مهربون ، با مرام ، رفیق ، دوستی ، عشق ، محبت ، پشت یکی بودن ، هواشو داشتن، وفا دار بودن
...
[مشاهده متن کامل]
، قلبت رو مطلق به قلبش دونستن و. . . . . هزاران معنی دیگه که باید بگی تا فقط بتونه تجربی کلمه ی معرفت رو توصیف کنه

آگاه
با معرفت یعنی پشت رفیقت باشی حتی تو بد ترین شرایط ، رفیقتو درک کنی و همیشه رفیقتو به هیچ کس ترجیح ندی
بامعرفت یعنی قلب پاک ، مهربون، بی کلک
بامعرفت یعنی وقتی تنها هستی کنارت وایسته و فرار نکنه و پشت رفیقش رو خالی نکنه
داشتن همه معانی کلمات که در کتاب نیس
بامرام - بامحبت - دلسوز

بپرس