بامخرمه

لغت نامه دهخدا

( بامخرمة ) بامخرمة. [ م َ رَ م َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن عمربن عبداﷲبن احمدبامخرمة، ملقب به تقی الدین متولد 907 هَ. ق. او مفتی یمن بود و در علوم عصر تبحر داشت. در حضرموت و زبید و شحر و عدن و تعز و حرمین تدریس میکرد و در سال 943 منصب قضاء شحر را به دست آورد، آنگاه از آن کناره گرفت و به عدن مهاجرت کرد. سپس حج گزارد و به عدن بازگشت و در آنجا می زیست تا در سال 971 هَ. ق. درگذشت. او راست : «المصباح فی شرح العدة والسلاح » و «الدرة الزهبة فی شرح الرحبیة» و «حقیقة التوحید» در رد بر طائفه ابن عربی. و «الفتاوی » و «معرفة الاوقات و سمت القبلة و معرفة الساعات » و رساله ای در «علم حساب »و «علم المساحة» و رساله ای در «العمل بالربع المجیب » و «ظل الاستواء» و «الجداول المحققة المحررة». ارجوزه ها و اشعاری هم دارد. ( از اعلام زرکلی ج 2 ص 571 ).

بامخرمة. [ م َ رَ م َ ] ( اِخ ) لقب طیب بن عبداﷲبن احمد مورخ و فقیه اهل عدن است. او بسال 870 هَ. ق. بدنیا آمد. تاریخی مطول که برطبق طبقات و سنین تنظیم شده است به ترتیب تاریخ ذهبی دارد و از ابتدای هجرت شروع میشود. کتاب دیگر او «مشتبه النسبة الی البلدان » و «شرح صحیح مسلم » است. بامخرمه بسال 947 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 2 ص 453 ).

فرهنگ فارسی

لقب یکی از مورخان و فقیه اهل عدن است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بامَخْرَمه ، یا ابومخرمه ، خاندانی اهل دانش برخاسته از حضرموت یمن (به ویژه عدن ) در سده های ۹ و ۱۰ق /۱۵ و ۱۶م می باشد.
برجسته ترین اعضای این خاندان که در فقه ، حدیث ، تاریخ ، شعر و تصوف نامورند، اینانند:

[ویکی فقه] بامخرمه (ابهام زدایی). بامخرمه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • طایفه بامخرمه، بامَخْرَمه ، یا ابومخرمه ، طایفه ای از فقها و صوفیه شافعی حمیری، اهل دانش برخاسته از حضرموت یمن (به ویژه عدن ) در سده های ۹ و ۱۰ق /۱۵ و ۱۶م • طیب بن عبدالله بامخرمه، از افراد مشهور خاندان بامخرمه، ادیب ، فقیه و تاریخ نگار• عبدالله بن احمد بامخرمه، از افراد مشهور خاندان بامخرمه، فقیه و ادیب • عبدالله بن عمر بامخرمه، فقیه و هیأت شناس و از افراد مشهور خاندان بامخرمه• عمر بن عبدالله بامخرمه، از افراد مشهور خاندان بامخرمه، فقیه ، صوفی و شاعر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس