بالواد

لغت نامه دهخدا

بالواد. ( اِ ) مرغی است کلان جثه که شوات و به تازی حباری گویند. ( ناظم الاطباء ). اما در کتب دیگر که در دسترس بود دیده نشد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
ودی (۱۱ بار)

«واد» در اصل «وادی» بوده، و به معنای بستر رودخانه، یا محل عبور سیلاب ها، و گاه به معنای «درّه» نیز آمده; چرا که سیلاب ها از دره هایی که در کنار کوه ها است می گذرد. و در اینجا مناسب معنای دوم، یعنی دره ها و کوهپایه ها است; زیرا با توجّه به آیات دیگر قرآن که درباره این قوم سخن می گوید، و در بالا اشاره شد، قوم «ثمود» خانه های خود را در دامنه کوه ها می ساختند، به این ترتیب که سنگ ها را می بریدند و در درون آنها خانه های امنی ایجاد می کردند.
سیلگاه. دره. راغب گوید: وادی در اصل محل جریان آب است ودره را از آن وادی گفته‏اند. طبرسی فرموده: وادی کرانه کوه است. مجرای بزرگ آب را نیز وادی گویند. و آن در اصل بزرگی امر است و خونبها را از آن دیه گویند که عطایی است در مقابل امر عظیم یعنی قتل. به نظر بعضی آن در اصل به معنی جریان است در مصباح گوید: «وَدَی الشَّیْ‏ء» یعنی جاری شد و وادی به معنی دره از آن است . دره‏ای را نمی‏پیمایند مگر آنکه بر آنها نوشته شود. *. خدایا من ذریه‏ام را در دره بی کشت اسکان دادم. در صحاح گویند: اغلب اوقات بکسره دال اکتفا کرده و یاء را حذف می‏کنند مثل . در آیه . مراد از آن طریقه و نوع است از انواع مدح و ذمّ و خیال و غیره. جمع وادی در قران مجید اودیه است . از آسمان باران نازل کرد دره‏ها به اندازه و وسعت خود جاری شدند.

پیشنهاد کاربران

بپرس