بالنجم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
نجم (۱۳ بار)

اصل نجم به معنی طلوع و بروز است گویند: «نَجَمَ الْقَرْنُ وَ النَّباتُ» یعنی شاخ و علف روئید و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گویند که طلوع می‏کند (مجمع) راغب اصل آن را کوکب طالع گفته و «نَجَمَ نُجُوماً نَجْماً» را طلوع و بروز گوید. در نهج البلاغه خطبه 59 درباره خوارج فرموده «کُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ» هرگاه رئیسی از آنها ظاهر و طالع گردید کشته می‏شود. نجم هم مصدر آمده و هم اسم، ولی در قرآن مصدر به کار رفته است ایضاً نجوم هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولی در قرآن مجید فقط جمع به کار رفته است. . و با علاماتی و هم با ستارگان هدایت می‏شوند و راه می‏یابند. * . مراد از نجم در آیه نبات و علف است مقابل شجر، علت این تسمیه بروز و طلوع آن از زمین است پس نجم نبات بی‏ساقه و شجر نبات با ساقه می‏باشد که با آمدن زمستان از بین نمی‏رود یعنی علفها و درختان خدا را سجده می‏کنند و از اوامرش پیروی می‏نمایند بعضی آن را در آیه ستاره دانسته‏اند ولی بعید است. * . هوی به معنی سقوط است «هَوَی الشَّیْ‏ءُ هُوِیّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍّ اِلی اَسْفَلِ» مراد از هوی نجم ظاهراً سقوط آن از سمت رأس به طرف غروب است و شاید «هَوی» به معنی صعود باشد رجوع شود به «هوی». یعنی: قسم به ستاره آنگاه که فرود می‏آید، رفیق شما گمراه نشده و به خطا نرفته است. چون اوائل سوره درباره نزول وحی و معراج آن حضرت است به نظر می‏آید قسم به فرود آمدن یا بالا رفتن ستاره‏با آن مطلب تناسبی دارد. گفته‏اند مراد از «النجم» در آیه قرآن است که نجوماً و تدریجاً نازل شده به قولی مراد از آن ثریا و به قولی شعری و به قولی شهابها است ولی ظهور آیه با هیچ یک سازگار نیست. * . آفتاب و ماه و ستارگان همه به امر خدا رام و مسخرّند لفظ نجوم 9 بار در قرآن مجید به کار رفته و آیات . . که در «طُمِس» و «کَدر» گذشت از تحول و تغییر آنها در قیامت حکایت دارند. ظاهراً مراد از نجم و نجوم در قرآن مجید فقط ثوابت است و کواکب (سیارات) و مصابیح غیر از آنهاست واللَّه اعلم، رجوع کنید به «رجم - مصباح - شهاب».

پیشنهاد کاربران

بپرس