لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) کرهای لزرگ که پوشش آن از پارچهای غیر قابل نفوذ تشکیل شده و داخل آنرا از گازهای سبک ( سبکتر از هوا ) پر کنند و در نتیجه باسمان صعود کند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
بالن (وچتا). بالن ( به آلمانی: Bahlen ) یک روستا در آلمان است که در نیدرزاکسن واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: بالن (وچتا)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:بالون
wikijoo: بالن
بالن (جانورشناسی). رجوع شود به:نهنگ دندان دار
wikijoo: بالن_(جانورشناسی)
مترادف ها
بالون، بالن، کشتی هوایی
بالون، بالن، زپلین، کشتی هوایی ا لمانی
نهنگ، بال، بالن، وال، قیطس
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نهنگ
بادگرد
بالُن: جسم کروی مجوّف، مملو از گازی سبکتر ازهوا، که میتواند به آسمان صعود کند.
بالِن: پستاندار دریایی و بزرگترین جانور کره ی زمین.
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. بالن به ضمّ" ل" واژه ای فرانسوی ( ballon ) به معنی جسم کروی مجوّف مملو از هوا سبکتر از هوا، که می تواند به آسمان صعود کند. " بالِن به کسر "ل" نیز واژه ای فرانسوی است ( baleine ) به معنای "پستاندار دریایی و بزرگترین جانور کره زمین "در رادیو و تلویزیون غالباً بالُن را بالِن تلفظ می کنند یا باالعکس. در نوشتار، برای احتراز از اشتباه بهتر است که بالُن به صورت بالون نوشته شود.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۷. )
بالِن: پستاندار دریایی و بزرگترین جانور کره ی زمین.
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. بالن به ضمّ" ل" واژه ای فرانسوی ( ballon ) به معنی جسم کروی مجوّف مملو از هوا سبکتر از هوا، که می تواند به آسمان صعود کند. " بالِن به کسر "ل" نیز واژه ای فرانسوی است ( baleine ) به معنای "پستاندار دریایی و بزرگترین جانور کره زمین "در رادیو و تلویزیون غالباً بالُن را بالِن تلفظ می کنند یا باالعکس. در نوشتار، برای احتراز از اشتباه بهتر است که بالُن به صورت بالون نوشته شود.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۷. )
بالُن
باد پیما ، هوابال، بادنورد، بادپَرواز ، بادواز
باد پیما ، هوابال، بادنورد، بادپَرواز ، بادواز
بالُن
بالبادَک ، بادبالَک ، بالانه
بادبال ، بالباد
بالبادَک ، بادبالَک ، بالانه
بادبال ، بالباد