بالغی

لغت نامه دهخدا

بالغی.[ ل ِ ] ( حامص ) حالت و چگونگی بالغ. کیفیت بالغ. بالغ بودن. بلوغ. حد کمال. رسیدگی. بالغیت :
به بالغی برسیدم که هیچم آگه نیست
به شادمانی و آسانی و غم و دشوار.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی بالغ

پیشنهاد کاربران

بپرس