بالغ شدن بر


معنی انگلیسی:
aggregate, amount, come, total, to amount to

مترادف ها

number (فعل)
شمردن، بالغ شدن بر، نمره دادن به

mount (فعل)
بلند شدن، صعود کردن، سوار کردن، زیاد شدن، سوار شدن، بالغ شدن بر، نصب کردن، قرار دادن، سوار شدن بر، سوار شدن یا کردن

soar (فعل)
بالا رفتن، صعود کردن، بلند پروازی کردن، بالغ شدن بر، اوج گرفتن، بلند پرواز کردن

exceed (فعل)
تجاوز کردن، متجاوز شدن از، تجاوز کردن از، متجاوز بودن، بالغ شدن بر، قدم فراتر نهادن، تخطی کردن از

فارسی به عربی

جبل

پیشنهاد کاربران

بپرس