[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
شفق (۱۱ بار)
«شَفَق» به گفته «راغب» در «مفردات»، آمیخته شدن روشنایی روز به تاریکی شب است; و لذا واژه «اشفاق» به معنای توجّه و عنایت آمیخته با ترس به کار می رود. فی المثل، هر گاه انسان نسبت به کسی علاقه داشته باشد و در عین حال از حوادثی درباره او بیمناک گردد، به این حالت «اشفاق» گویند و آن شخص را «مشفق».
اما «فخر رازی» معتقد است که واژه «شفق» در اصل به معنای «رقت» و «نازکی» است; و لذا به لباس بسیار نازک «شفق» می گویند. و حالت «شفقت» به همان حالت رقت قلب اطلاق می شود (ولی گفته «راغب» صحیح تر به نظر می رسد).
به هر حال، منظور از «شفق» در اینجا همان روشنی آمیخته با تاریکی در آغاز شب است، و از آنجا که در آغاز شب، نخست سرخی کمرنگی در افق مغرب پیدا می شود، و بعد جای خود را به سفیدی می دهد، اختلاف نظر است که آیا شفق به آن سرخی اطلاق می شود، یا سفیدی؟
مشهور و معروف در میان علما، و دانشمندان و مفسران همان معنای اول است که در اشعار نیز روی آن تکیه شده است، و شفق را به «دماء الشهداء» (خون شهیدان) تشبیه کرده اند. گر چه، بعضی معنای دوم را انتخاب کرده اند که بسیار ضعیف به نظر می رسد; به خصوص این که: اگر ریشه لغوی این واژه را «رقت» بدانیم، تناسب با همان سرخی کمرنگ که نور رقیق آفتاب است دارد.
(به فتح ش -ف) سرخی مغرب پس از غروب آفتاب . از ائمه طاهرین علیهم السلام نقل است که شفق را سرخی مغرب فرمودهاند مالک، شافعی،اوزاعی، و غیره نیز چنین گفتهاند ولی ثعلب آن را سفیدی معنی کرده است، فرّاء گوید: بعضی از عرب را شنیدم میگفت: این لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنایتی است آمیخته به خوف چون با «من» متعدی شود معنی خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فی» باشد معنی اعتنا در آن آشکارتر میباشد. طبرسی فرموده: اشفاق خوف از وقوع مکروه است با احتمال عدم وقوع. . بنابر قول راغب: آنها از قیامت ترسی آمیخته با اعتنا به آن دارند آیه . همه آیات اشفاق در قرآن کریم با «من» آمده حتی آیه . که در تقدیر «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آیه . که با «فی» آمده است و آن بنابر قول شبرسی خائفان و بنابر قول راغب اعتنا کنندگان است و چندان فرقی ندارند. * ، . در «خشیة» از راغب نقل کردیم که آن ترسی آمیخته با تعظیم است. سپس گفتیم: این سخن کلّیت ندارد و تعظیم از مضاف الیه خشیت استفاده میشود. علی هذا به نظر من خشیة در دو آیه فوق به معنی عظمت و مهابت به کار رفته یعنی: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خویش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانکه درحوم فیض در صافی و بیضاوی در تفسیر خود آن را مهابت و بیضاوی در تفسیر خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند.
ب (۲۶۴۹ بار)
شفق (۱۱ بار)
«شَفَق» به گفته «راغب» در «مفردات»، آمیخته شدن روشنایی روز به تاریکی شب است; و لذا واژه «اشفاق» به معنای توجّه و عنایت آمیخته با ترس به کار می رود. فی المثل، هر گاه انسان نسبت به کسی علاقه داشته باشد و در عین حال از حوادثی درباره او بیمناک گردد، به این حالت «اشفاق» گویند و آن شخص را «مشفق».
اما «فخر رازی» معتقد است که واژه «شفق» در اصل به معنای «رقت» و «نازکی» است; و لذا به لباس بسیار نازک «شفق» می گویند. و حالت «شفقت» به همان حالت رقت قلب اطلاق می شود (ولی گفته «راغب» صحیح تر به نظر می رسد).
به هر حال، منظور از «شفق» در اینجا همان روشنی آمیخته با تاریکی در آغاز شب است، و از آنجا که در آغاز شب، نخست سرخی کمرنگی در افق مغرب پیدا می شود، و بعد جای خود را به سفیدی می دهد، اختلاف نظر است که آیا شفق به آن سرخی اطلاق می شود، یا سفیدی؟
مشهور و معروف در میان علما، و دانشمندان و مفسران همان معنای اول است که در اشعار نیز روی آن تکیه شده است، و شفق را به «دماء الشهداء» (خون شهیدان) تشبیه کرده اند. گر چه، بعضی معنای دوم را انتخاب کرده اند که بسیار ضعیف به نظر می رسد; به خصوص این که: اگر ریشه لغوی این واژه را «رقت» بدانیم، تناسب با همان سرخی کمرنگ که نور رقیق آفتاب است دارد.
(به فتح ش -ف) سرخی مغرب پس از غروب آفتاب . از ائمه طاهرین علیهم السلام نقل است که شفق را سرخی مغرب فرمودهاند مالک، شافعی،اوزاعی، و غیره نیز چنین گفتهاند ولی ثعلب آن را سفیدی معنی کرده است، فرّاء گوید: بعضی از عرب را شنیدم میگفت: این لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنایتی است آمیخته به خوف چون با «من» متعدی شود معنی خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فی» باشد معنی اعتنا در آن آشکارتر میباشد. طبرسی فرموده: اشفاق خوف از وقوع مکروه است با احتمال عدم وقوع. . بنابر قول راغب: آنها از قیامت ترسی آمیخته با اعتنا به آن دارند آیه . همه آیات اشفاق در قرآن کریم با «من» آمده حتی آیه . که در تقدیر «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آیه . که با «فی» آمده است و آن بنابر قول شبرسی خائفان و بنابر قول راغب اعتنا کنندگان است و چندان فرقی ندارند. * ، . در «خشیة» از راغب نقل کردیم که آن ترسی آمیخته با تعظیم است. سپس گفتیم: این سخن کلّیت ندارد و تعظیم از مضاف الیه خشیت استفاده میشود. علی هذا به نظر من خشیة در دو آیه فوق به معنی عظمت و مهابت به کار رفته یعنی: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خویش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانکه درحوم فیض در صافی و بیضاوی در تفسیر خود آن را مهابت و بیضاوی در تفسیر خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند.
wikialkb: بِالشّفَق