بالستن
لغت نامه دهخدا
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
بالستان ؛ بالست : آسوده ، فارغ البال ، شاد و خرم
خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن )
کارنامه اردشیر پاپکان
انوشه باشید
خورسند و بالستان باید بودن و این کارزار و خونریزی بباید هشتن ( رها کردن )
کارنامه اردشیر پاپکان
انوشه باشید