[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
دهن (۵ بار)
روغن. شجرة معطوف است به جنّات در آیه سابق و مراد از آن درخت زیتون است. «تنبت» به ضمّ اوّل و فتح آن از باب افعال و نصر ینصر هر دو خوانده شده است، صبغ به معنی خورش است یعنی بوسیله آب باران درختی به وجود آوردیم که در طور سینا میروید و روغن و برای خورندگان خورش با استفاده گوناگون از روغن زیتون است. ادهان در اصل مثل تدهین به معنی روغن مالی کردن است ولی از آن مدارا و نرمی اراده میشود (راغب) یعنی تکذیب کنندگان را اطاعت مکن که آرزو دارند نرمی کنی ئ نرمی کنند و آنها در نکذیبشان ولی با تو خوش باشند ولی با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشی تو روغن مالی کنی و آنها روغن مالی کنند و حق نادیده گرفته شود. * وردة واحد ورد و آن به معنی مطلق گل است طبرسی فرموده: اسب ورد تآن است که رنگش سفید مایل به سرخی یا زردی باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولی اغلب سرخ رنگ میباشد. دِهان بر وزن کتاب معنای اوّلی آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آن را جمع دُهن به معنی روغن دانسته است و نیز به معنی ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند به نظر میآید که مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شکافته شدن و تخلیه نیروها سرخ و مانند نه مانده روغن، داغ باشد. در آیات دیگر آمده مهل به معنی مس یا آهن کداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غیره آمده است * مدهنون به نظر میآید به معنی بی اعتنایان است که بی اعتنایی توعی از نرمی و روغن مالی و جدّی نگرفتن است یعنی آیا به این قرآن بی اعتنائید و آن را جدّی تلقی نمیکنید؟ چنانکه تفسیر جلالین آن را (متهاونون» گفته است.
ب (۲۶۴۹ بار)
دهن (۵ بار)
روغن. شجرة معطوف است به جنّات در آیه سابق و مراد از آن درخت زیتون است. «تنبت» به ضمّ اوّل و فتح آن از باب افعال و نصر ینصر هر دو خوانده شده است، صبغ به معنی خورش است یعنی بوسیله آب باران درختی به وجود آوردیم که در طور سینا میروید و روغن و برای خورندگان خورش با استفاده گوناگون از روغن زیتون است. ادهان در اصل مثل تدهین به معنی روغن مالی کردن است ولی از آن مدارا و نرمی اراده میشود (راغب) یعنی تکذیب کنندگان را اطاعت مکن که آرزو دارند نرمی کنی ئ نرمی کنند و آنها در نکذیبشان ولی با تو خوش باشند ولی با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشی تو روغن مالی کنی و آنها روغن مالی کنند و حق نادیده گرفته شود. * وردة واحد ورد و آن به معنی مطلق گل است طبرسی فرموده: اسب ورد تآن است که رنگش سفید مایل به سرخی یا زردی باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولی اغلب سرخ رنگ میباشد. دِهان بر وزن کتاب معنای اوّلی آن بنا بر آنچه صحاح و قاموس و اقرب گفته، چرم سرخ است در مجمع و مصباح آن را جمع دُهن به معنی روغن دانسته است و نیز به معنی ته مانده روغن جوشان آمده است. نا گفته نماند به نظر میآید که مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد و آسمان در اثر شکافته شدن و تخلیه نیروها سرخ و مانند نه مانده روغن، داغ باشد. در آیات دیگر آمده مهل به معنی مس یا آهن کداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غیره آمده است * مدهنون به نظر میآید به معنی بی اعتنایان است که بی اعتنایی توعی از نرمی و روغن مالی و جدّی نگرفتن است یعنی آیا به این قرآن بی اعتنائید و آن را جدّی تلقی نمیکنید؟ چنانکه تفسیر جلالین آن را (متهاونون» گفته است.
wikialkb: بِالدّهْن