بالجمله

/beljomle/

برابر پارسی: سخن کوتاه، به کوته سخن

لغت نامه دهخدا

( بالجملة ) بالجملة. [ بِل ْ ج ُ ل َ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + ال + جمله ) کلمه رابطه که در اختصار کلام استعمال کنند. الحاصل. القصه. باری. بهر جهت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به جمله شود.

فرهنگ فارسی

خلاصه ماحصل مجملا مخلص کلام : بالجمله ولادت آن حضرت در شهور سنه ثمان و ثلاثین و تسعمائه که هشت سال از جلوس همایون شاه جنت مکان گذشت بود .. اتفاق افتاده .
الحاصل باری

پیشنهاد کاربران

کلا
در بحث اصول فقهی به معنای تفصیل. ( ( بازدید جزیٔی از مسایٔل ) )

بپرس