بالاق

لغت نامه دهخدا

بالاق. ( اِخ ) ( ... غارتگر ) و او پادشاه بود در زمانی که اسرائیلیان رو بزمین موعود میرفتند و چون خبر ایشان بگوش وی رسید، بسیار ترسان گردید مبادا او را نیز مثل سیحون و عوج کنند لهذا با مدیان هم عهد شد که با ایشان جنگ کند و بلعام را طلبیده که آمده آنها را لعن کند. ( از قاموس کتاب مقدس ).

دانشنامه آزاد فارسی

(در عبری به معنی «غارتگر») شاه موآبیان(اعداد ۲۲: ۲ و ۴). از ترس بنی اسرائیل که نزدیک قلمرو او اردو زده بودند دست به دامان بَلعامشد که لعنتشان کند، اما ثمری نداشت (یوشع ۲۴: ۹).

پیشنهاد کاربران

بپرس