بالادستی

/bAlAdasti/

معنی انگلیسی:
upper hand

لغت نامه دهخدا

بالادستی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) عمل بالادست. برتری. غلبه. چیرگی. || ( ص نسبی ) که بجانب علیاست. که سوی علیا قرار دارد. مقابل پایین دستی. که فوق جای دارد.

بالادستی. [ دَ ] ( اِ مرکب ) تکالیف نهفته و پنهان. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً تداول عامه است ، چه جای دیگر دیده نشد.

فرهنگ فارسی

تکالیف نهفته
عمل بالا دست

پیشنهاد کاربران

بالادستی: چیرگی، تسلط.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۶٠ ) .
اسناد بالادستی : Upstream documents

بپرس