لغت نامه دهخدا
بالادستی. [ دَ ] ( اِ مرکب ) تکالیف نهفته و پنهان. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً تداول عامه است ، چه جای دیگر دیده نشد.
فرهنگ فارسی
عمل بالا دست
پیشنهاد کاربران
بالادستی: چیرگی، تسلط.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۶٠ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۶٠ ) .
اسناد بالادستی : Upstream documents