بالادار. ( نف مرکب ) دارای بالا. بلند. متعالی. باعلو. || کشیده قامت. بلندبالا. بلندقامت : سرو بالادار در پهلوی موردچون درازی در کنار کوتهی.منوچهری.|| حافظ و نگهبان بالا. محافظ و نگهدارنده جهت بالا.