بالاترین


معنی انگلیسی:
be-all and end-all, farthest, sovereign, supreme, topmost, uppermost

واژه نامه بختیاریکا

رُ بند؛ گُم؛ رُه رُهی

مترادف ها

upmost (صفت)
مافوق، بالاترین درجه، بالاترین، عالی ترین، زبرین

maximum (صفت)
بزرگترین، بیشین، بیشترین، بالاترین

superlative (صفت)
عالی، افضل، مبالغه امیز، بیشترین، بالاترین، درجه عالی، خیلی عظیم

topmost (صفت)
بالاترین، اعلی، اعلی ترین

uppermost (صفت)
از اغاز، مافوق، برتر، رو، بالاترین، از بالا، از ابتدا

فارسی به عربی

اعلی الدرجات , حد اعلی

پیشنهاد کاربران

بپرس