بالابانچی

لغت نامه دهخدا

بالابانچی. ( ص مرکب ،اِ مرکب ) آنکه بالابان نوازد. شیپورزن. شیپورچی. || طبل زن. ( ناظم الاطباء ). دهل زن : فلان بالابانچی نظامی است. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به بالابان شود.

فرهنگ عمید

نوازندۀ بالابان.

پیشنهاد کاربران

بپرس