بالابان

/bAlAbAn/

مترادف بالابان: تبیره، دهل، طبل، کوس، نقاره، نوعی شیپور، نوعی شاهین

لغت نامه دهخدا

بالابان. ( اِ ) قسمی مرغ شکاری است. ( فرهنگ نظام ). مرغی شکاری. شاید وارغن اوستایی باشد.مرغی است حرام گوشت و از جهت طیور وحشی میباشد. قسمی مرغ . ( یادداشت مؤلف ).

بالابان. ( اِ ) قسمی از سرنا و کرنا. قسمی سرنای بزرگ. قسمی ساز روستایی. نام یکی از ذوات النفخ. قسمی شیپور بزرگ. ( یادداشت مؤلف ). || طبل. دهل. ( ناظم الاطباء ). قسمی طبل که صدای بزرگ دارد. ( فرهنگ نظام ).

بالابان. ( اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران که در 4 هزارگزی جنوب خاور مرکز بخش و یک هزارگزی راه علیشاه عوض به تهران در جلگه واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 166 تن سکنه ، آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و صیفی و چغندرقند و شغل مردمش زراعت و راه آنجا ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

بالابان. ( اِخ ) دهی است از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی که در 51 هزار و پانصدگزی باختر خوی و 5 هزارگزی باختر راه ارابه رو الند به خوی واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر با آب و هوای سالم و دارای 138 تن سکنه ، آب آنجا از دره کافی زیارت تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

بالابان. ( اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد که در 45 هزارگزی باختر مهاباد و 7 هزارگزی خاور شوسه خانه به نقده در جلگه واقع است. ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 116 تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه جلدیان تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و حبوب و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ماخوذ ترکی، طبل، دهل، کوس، تبیره، بلبان
دهی از حومه شهرستان مهاباد

فرهنگ معین

( اِ. ) طبل ، نقاره .

فرهنگ عمید

نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است.

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: نرمه نای) سازهای بادی با زبانه ای منفرد و دولایه. در آذربایجان به بالابان و در کردستان و کرمانشاهان به نرمه نای مشهور است. نوعی از این ساز در ارمنستان رایج است و دودوک نامیده می شود. بدنه ای چوبی با هفت سوراخ صوتی در جلو، یک سوراخ صوتی در پشت و زبانه ای بزرگ و پهن دارد. زبانۀ آن از سه قسمت تشکیل شده است؛ قسمت اصلی آن، حلقه ای است برای تنظیم کوک و طوقی بیضی مانند برای محافظت از زبانه در مواقعی که نواخته نمی شود. زبانه یا قمیشِ بالابان، در مقایسه با سازهای بادی، بزرگ تر و پهن تر است و مهم ترین و حسّاس ترین قسمت این ساز است. ساز مذکور زبانه هایی با اندازه های مختلف دارد که هریک برای یک کوک یا یک سقف صوتی کاربرد دارد. در کردستان و کرمانشاهان، نرمه نای با همراهی تمبک نواخته می شود. در مناطق مذکور رپِرتوآر نرمه نای شامل آهنگ های رقص و ترانه های کردی است. این ساز در آذربایجان شرقی، ساز عاشیق هاست. بدین ترتیب، آنسامبل موسیقی عاشیقی، در آذربایجان شرقی، شامل خواننده (عاشیق و نوازندۀ ساز)، بالابان و قاوال (دایره) است. رپرتوآر بالابان، در آذربایجان شرقی نیز، شامل مقام های موسیقی عاشیقی یاهاواها و گاه آهنگ های رقص است.

جدول کلمات

طبل, دهل, کوس, تبیره

پیشنهاد کاربران

بالابان یا چَرغ ( چَرخ ) یا صَقر ( نام علمی: Falco cherrug ) از بزرگ ترین انواع شاهین و از محبوب ترین پرندگان شکاری نزد بازداران است که با توجه به کاهش بسیار سریع جمعیت آن در دهه های اخیر در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.
...
[مشاهده متن کامل]

بالابان در کنار لاچین، شنقار و شاهین بلوچی در زیرسرده شاهین های مقدس قرار می گیرد. این چهار گونه در زمانی حدود ۱۱۵ تا ۱۳۰ هزار سال پیش از هم جدا شدند اما دورگه شدن های مکرر آنها موجب شده تا تعیین تبار و بررسی ژنتیکی آنها بسیار دشوار شود. این چهار گونه اکنون نیز در اسارت به آسانی دورگه می دهند و به ویژه دورگه های بالابان و شنقار معمول است. ممکن است بالابان آلتایی نیز از دورگه های بالابان و شنقار ایجاد شده باشد.
بالابان، ۴۷ تا ۵۵ سانتیمتر طول و ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ گرم وزن دارد و پس از شنقار بزرگترین نوع شاهین است. البته بالابان های ایران کوچک ترند و اندازه های بیش از ۴۰ سانتیمتر معمول نیست. از دور شبیه لاچین، اما بزرگ تر و سنگین تر، دیده می شود. از لاچین، به واسطهٔ تارک سفید و گاهی پسِ سرِ نخودی، بدون رگه ها و خال های پهلوها، نوارهای کمتر مشخصِ زیرتنه، سبیل کوتاه و نوار پشت چشم کمرنگ تر، متمایز می شود.
بدن بالابان با ترکیب شتاب سریع و مانورپذیری بالا برای شکار در نزدیکی سطح زمین در دشت های باز تکامل یافته است. به همین جهت بیشتر در شکار جوندگان متوسط جثهٔ روزگرد به ویژه سنجاب زمینی مهارت دارد. در استپ های کم درخت، کوهپایه ها، کوهستان ها و نواحی نیمه بیابانی به سر برده و در شکاف صخره ها یا روی درختان آشیانه می سازد و گاهی نیز از آشیانه های قدیمی پرندگان دیگر بهره برده و تولید مثل می کند. در برخی نواحی از جمله مناطق نزدیک به آب پرندگان طعمهٔ اصلی او می شوند. در سال های اخیر در برخی نواحی اروپا کبوتر به جای جوندگان طعمهٔ اصلی بالابان شده است.
بالابان بیشتر به صورت افقی به طعمه های خود حمله می کند و احتمال کمتری دارد که به سبک شاهین بحری با شیرجه زدن طعمه را شکار کند. آن ها در ماه های اردیبهشت تا تیر بین ۵ تا ۳ تخم می گذارد و ۳۰ تا ۲۸ روز روی تخم ها می خوابد. جوجه ها پس از ۴۵ تا ۴۰ روز به بلوغ می رسند.
زیستگاه بالابان از شمال و مرکز چین تا اروپای مرکزی امتداد دارد و بیشترین جمعیت آنها در چهار کشور قزاقستان، روسیه، چین و مغولستان زندگی می کنند. بیشتر بالابان ها پرندگانی مهاجرند و زمستان را به مناطق گرمتر می آیند اما برخی که در مناطق معتدلتر مثل مجارستان و بخش های جنوبی آسیای میانه زندگی می کنند مهاجرت نمی کنند. بالابان های مهاجر در مرداد و شهریورماه از کشورهای ترکمنستان و آذربایجان برای زمستان گذرانی به ایران می آیند.

بالابانبالابانبالابانبالابانبالابانبالابان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بالابان_(پرنده)
بالابان یا چَرغ ( چَرخ ) یا صَقر از بزرگ ترین انواع شاهین و از محبوب ترین پرندگان شکاری نزد بازداران است که با توجه به کاهش بسیار سریع جمعیت آن در دهه های اخیر در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.

بپرس